«چه کسی پنیر مرا جابجا کرد؟» اثر دکتر اسپنسر جانسون، داستانی در مورد تغییری است که در داخل یک هزارتو رخ می‌دهد و در آن چهار شخصیت بامزه در جستجوی «پنیر» هستند - پنیر، استعاره از آن چیزی است که شما می‌خواهید در زندگی داشته‌باشید. چه این خواستهٔ شما شغل خوب، رابطهٔ عاشقانه، پول، دارایی و ثروت یا سلامتی باشد یا این که سلامتی و آرامش روحی و ذهنی باشد. در این داستان، شخصیت‌ها با تغییری غیرمنتظره روبه‌رو می‌شوند. سرانجام، یکی از آن‌ها با موفقیت از پس تغییر برمی‌آید و هر آن‌چه از تجربیاتش یاد گرفته است، روی دیوارهای هزارتو می‌نویسد.هر یک از ما ایدهٔ شخصی خود را در مورد پنیر داریم و به دنبال آن هستیم، چرا که معتقدیم ما را خوشبخت و مسرور می‌سازد. در صورتی که به آن دست یابیم، اغلب به آن دلبستگی پیدا می‌کنیم و اگر از دستمان برود، یا از ما دور شود، دچار شوک و ضایعه می‌شویم. هزارتو جایی است که شما در آن به دنبال چیزی که می‌خواهید، می‌گردید؛ مانند سازمانی که در آن کار می‌کنید یا خانواده یا جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنید، یا روابطی باشد که در زندگی روزمرهٔ خود دارید.این کتاب بیانگر روشی شگفت‌انگیز در روبه‌روشدن با تغییرات در کار و زندگی است. تنها یک ساعت طول می‌کشد تا این داستان را - که برای تمام سنین مناسب است ـ مطالعه کنید. بینش منحصر به فردی که این داستان به شما می‌دهد، می‌تواند در تمام مدت زندگی کارآمد باشد.